حضرت ولي عصر ارواحنافداه در برخي ديگر از تشريفات خود فرمئده اند :«من خيلي تنها هستم !من خيلي غريبم !چرا براي فرجم دعا نمي كنيد؟»دعاكنيد ،و بدانيد كه تبليغات كم است و الا

غيبت من اينقدر طولاني نمي شد،كناه شيعيان ،براي من خيلي سخت است ،جوان ها بايد خود را اصلاح كنند.

بايد در اجتمعات خود از من ياد كنيد ،من براي شمر دعا مي كنم ،شما هم براي فرجم دعا كنيد.براي ظهورم بايد زمينه سازي كنيد يعني آنچه را كه اهل بيت (ع)فرموده اند انجام دهيد ،بچه

هايتان را خوب تربيت كنيد و اگر مي خواهيدما از شما راضي باشيم به آنچه كه جد بزرگوارم امام صادق (ع)فرموده «كونوا لنازينا ولا تكوناعلينا شينا»عمل نماييد ،يعني براي ما زينت باشيدو

باعث خجلت و سرشكستگي ما نباشيد،و بدانيد كه «الوقت قددنا»قطعا زمان ظهور من نزديك است.

                                                                                                 اللهم عجل لوليك الفرج

شور و حال عجيبي در حرم حكمفرما بود ،سپس حضرت ولي عصر (ع)به من فرمودند:

شما وظيفه داريد از كانال حضرت ابا عبدالله الحسين (ع)مرا به تمام دنيا معرفي كنيد ،چرا به شيعيان نمي گوييد من هم مثل جد بزرگوارم حضرت سيد الشهدا (ع)تنها هستم ،آقا امام حسين

(ع)اگر در صحراي كربلا تنها ماند من هم در صحراها تنها هستم و هر لحظه نداي «هل من ناصر ينصرني »را سر مي دهم و كسي به نداي من توجهي نمي كند ،چون شيعيان به آقا امام حسين

(ع)علاقه خاصي دارند شما مي توانيد از اين راه ،مظلوميت ما را با زبان و قلم خود به آنها معرفي كنيد ،ما اين را تا به حال از هيچ كس نخواسته ايم ،فقط از شما شيعيان خواسته ايم !

قطره عسلی بر زمین افتاد ،مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود ،پس برگشت و جرعه دیگری نوشید…

باز عزم رفتن کرد ،اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه ی واقعی را نمی دهد ،پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد …

مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد…

اما (افسوس )که نتوانست از آن خارج شود ،پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت…

در این حال ماند تا اینکه نهایتا مرد…

بنجامین فرانکلین می گوید :دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!

پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد ،و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود…

این است حکایت دنیا…

می روی بابای خوب            باز هم از پیش ما

با خودت تا سوریه              کاش می بردی مرا

کاش من هم می شدم        یک مدافع در حرم

یا کبوتر می شدم               می زدم پر در حرم

مادرم آهسته گفت:            تو اگر هستی شجاع

می کنی در خانه از             مرقد زینب دفاع

می کند بابا دفاع               با تفنگش از حرم

می کنی اینجا دفاع            با حجابت دخترم….

پس از اين كه امام (ع)آنان را موعظه نمود ،ديد كه را حل نهايي در جنگ است .اهداف امام (ع)از اين جنگ را مي توان در چند نكته خلاصه كرد:

1.دفع تباهي خوارج در زمين و تجاوز آنان به محرمات.

2.اعلان انحراف خوارج از راه راست و دوري آنان از حق و حقيقت براي روشن شدن افكار مردم از تبليغات مكارانه ي خوارج.

3.ضرورت حفظ حكومت الهي و نظام مقدس عدل گستر و دفاع از آن در برابر تهديدات خارجي .

4.ضرورت مجازات پيمان شكنان و بيعت شكنان براي حفظ مصالح مردم و رواج صلح و امنيت و برقراري نظم در سراسر كشور.